loading...

تنها بلاگ

بازدید : 10
جمعه 12 اسفند 1401 زمان : 7:13

تعاريف مختلف از موسيقي

پيشينيان و موسيقي دانان بزرگ گذشته تعاريف مختلفي از موسيقي ارائه داده‌اند که در ادامه به آن‌ها اشاره مي‌کنيم:
  • ارسطو (از فيلسوفان يونان باستان): موسيقي را يکي از شاخه‌هاي رياضي معرفي کرد و فيلسوفان اسلامي هم نظر وي را پذيرفته‌اند مانند ابن سينا که در کتاب خود در بخش رياضي از موسيقي نام برده است.
    ارسطو در جاي ديگري مي‌گويد: موسيقي حکمتي است که نفوس بشر از اظهار آن در قالب الفاظ عاجز است بنابراين آن را در قالب اصوات ظاهر مي‌سازد.
  • افلاطون (دوّمين فيلسوف از فيلسوفان بزرگ): او مي‌گويد موسيقي يک ناموس اخلاقي است که روح به جهانيان، و بال به تفکر و جهش به تصور، و ربايش به غم و شادي و حيات به همه چيز مي‌بخشد. موسيقي روح انسان را مناسب و هماهنگ مي‌کند و استعداد پذيرش عدالت را در وي برمي‌انگيزد.
  • ابونصر فارابي: از نظر ابونصر فارابي (از بزرگترين فلاسفه و دانشمندان ايراني عصر اسلام) موسيقي علم شناسايي الحان و شامل دو علم است؛ علم موسيقي عملي و علم موسيقي نظري.
  • ابوعلي سينا: از نظر ابوعلي سينا (پزشک، رياضي‌دان، منجم، فيزيک‌دان، شيمي‌دان، زمين‌شناس، شاعر، منطق دان و فيلسوف ايراني) موسيقي علمي است رياضي که در آن از چگونگي نغمه‌ها از نظر ملايمت و سازگاري، و چگونگي زمان‌هاي بين نغمه‌ها بحث مي‌شود.
  • بتهوون: بتهوون (موسيقي‌دان و آهنگساز برجسته‌ي آلماني) موزيک يا موسيقي را مظهري مي‌داند عالي‌تر از هر علم و فلسفه‌اي. از نظر او موسيقي هنر زبان دل و روح بشر و عالي‌ترين تجلي قريحه? انساني است. بتهوون مي‌گويد: “آنجا که سخن از گفتن بازمي‌ماند موسيقي آغاز مي‌شود”.
  • لئوپددوفن: ريشه موسيقي به عهد کهن ارتباط دارد. در واقع همان روزي که انسان توانست براي نخستين بار خوشي‌ها و رنج‌هاي خود را با صدا نمايش دهد، مبدأ موسيقي به‌شمار مي‌آيد.

  • ابن خردادبه (جغرافي‌دان، تاريخ‌نويس و موسيقي‌شناس ايراني): موسيقي آن است که تو را شاد کند و برقصاند و بگرياند و اندوهگين کند و جز آن هر چه باشد رنج و بلاست.
    موسيقي ذهن را لطيف و خوي را ملايم و جان را شاد و قلب را دلير و بخيل را بخشنده مي‌کند، آفرين بر خردمندي که موسيقي را پديدآورد.
  • هگل (فيلسوف بزرگ آلماني): آنچه موسيقي متعلق به خود مي‌داند همان اعماق زندگاني درون شخص است موسيقي هنر خاص روح است و به‌طور مستقيم به روح خطاب مي‌کند.
  • واگنر: آهنگ‌ساز، رهبر ارکستر، نظريه‌پرداز موسيقيدان و مقاله‌نويس آلماني در تعريف موزيک مي‌گويد: من موسيقي را تنها وسيله لذت گوش به‌شمار نمي‌آورم بلکه آن را محرک قلب و مهيج احساسات مي‌دانم. موسيقي عالي‌ترين هنرهاست. موسيقي متعلق به دل است و جايي که دل نيست موسيقي هم وجود ندارد.
  • نيچه: فيلسوف، شاعر، منتقد فرهنگي، آهنگساز و فيلولوژيست کلاسيک بزرگ آلماني معتقد است که تمام پديده‌ها در مقايسه با موسيقي تنها نمادند. زندگي بدون موسيقي اشتباهي بزرگ بوده‌است.

تعاريف مختلف از موسيقي

پيشينيان و موسيقي دانان بزرگ گذشته تعاريف مختلفي از موسيقي ارائه داده‌اند که در ادامه به آن‌ها اشاره مي‌کنيم:
  • ارسطو (از فيلسوفان يونان باستان): موسيقي را يکي از شاخه‌هاي رياضي معرفي کرد و فيلسوفان اسلامي هم نظر وي را پذيرفته‌اند مانند ابن سينا که در کتاب خود در بخش رياضي از موسيقي نام برده است.
    ارسطو در جاي ديگري مي‌گويد: موسيقي حکمتي است که نفوس بشر از اظهار آن در قالب الفاظ عاجز است بنابراين آن را در قالب اصوات ظاهر مي‌سازد.
  • افلاطون (دوّمين فيلسوف از فيلسوفان بزرگ): او مي‌گويد موسيقي يک ناموس اخلاقي است که روح به جهانيان، و بال به تفکر و جهش به تصور، و ربايش به غم و شادي و حيات به همه چيز مي‌بخشد. موسيقي روح انسان را مناسب و هماهنگ مي‌کند و استعداد پذيرش عدالت را در وي برمي‌انگيزد.
  • ابونصر فارابي: از نظر ابونصر فارابي (از بزرگترين فلاسفه و دانشمندان ايراني عصر اسلام) موسيقي علم شناسايي الحان و شامل دو علم است؛ علم موسيقي عملي و علم موسيقي نظري.
  • ابوعلي سينا: از نظر ابوعلي سينا (پزشک، رياضي‌دان، منجم، فيزيک‌دان، شيمي‌دان، زمين‌شناس، شاعر، منطق دان و فيلسوف ايراني) موسيقي علمي است رياضي که در آن از چگونگي نغمه‌ها از نظر ملايمت و سازگاري، و چگونگي زمان‌هاي بين نغمه‌ها بحث مي‌شود.
  • بتهوون: بتهوون (موسيقي‌دان و آهنگساز برجسته‌ي آلماني) موزيک يا موسيقي را مظهري مي‌داند عالي‌تر از هر علم و فلسفه‌اي. از نظر او موسيقي هنر زبان دل و روح بشر و عالي‌ترين تجلي قريحه? انساني است. بتهوون مي‌گويد: “آنجا که سخن از گفتن بازمي‌ماند موسيقي آغاز مي‌شود”.
  • لئوپددوفن: ريشه موسيقي به عهد کهن ارتباط دارد. در واقع همان روزي که انسان توانست براي نخستين بار خوشي‌ها و رنج‌هاي خود را با صدا نمايش دهد، مبدأ موسيقي به‌شمار مي‌آيد.

  • ابن خردادبه (جغرافي‌دان، تاريخ‌نويس و موسيقي‌شناس ايراني): موسيقي آن است که تو را شاد کند و برقصاند و بگرياند و اندوهگين کند و جز آن هر چه باشد رنج و بلاست.
    موسيقي ذهن را لطيف و خوي را ملايم و جان را شاد و قلب را دلير و بخيل را بخشنده مي‌کند، آفرين بر خردمندي که موسيقي را پديدآورد.
  • هگل (فيلسوف بزرگ آلماني): آنچه موسيقي متعلق به خود مي‌داند همان اعماق زندگاني درون شخص است موسيقي هنر خاص روح است و به‌طور مستقيم به روح خطاب مي‌کند.
  • واگنر: آهنگ‌ساز، رهبر ارکستر، نظريه‌پرداز موسيقيدان و مقاله‌نويس آلماني در تعريف موزيک مي‌گويد: من موسيقي را تنها وسيله لذت گوش به‌شمار نمي‌آورم بلکه آن را محرک قلب و مهيج احساسات مي‌دانم. موسيقي عالي‌ترين هنرهاست. موسيقي متعلق به دل است و جايي که دل نيست موسيقي هم وجود ندارد.
  • نيچه: فيلسوف، شاعر، منتقد فرهنگي، آهنگساز و فيلولوژيست کلاسيک بزرگ آلماني معتقد است که تمام پديده‌ها در مقايسه با موسيقي تنها نمادند. زندگي بدون موسيقي اشتباهي بزرگ بوده‌است.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : -1

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 81
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • بازدید امروز : 25
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 10
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 39
  • بازدید ماه : 159
  • بازدید سال : 361
  • بازدید کلی : 4919
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی